کد مطلب:234263 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:236

مقدمه ی کتاب
در این عصر كه مردم چون تشنگان آب حیات در پی چشمه ی سلامتی و امنیت می گردند بعضی از دوستداران علم و مذهب درصدد بر آمدند كه در بازاری كه هزارها كتاب و مجله ی نادرست توزیع می شود كتابی كه نوشته ی حق و ناشر حقیقت است نیز منتشر گردد، یعنی «رساله ی ذهبیه» چون مطالب این كتاب در بادی نظر با طب قدیم بیشتر سازگار است (و طب قدیم هم به دیار فراموشی رهسپار شده) درست نبود كه به ترجمه ساده آن اكتفا شود لذا نویسنده تا آنجا كه اطلاعاتی



[ صفحه 13]



در دست داشت سعی كرده است اصول این كتاب را با مبانی جدید تطبیق كند (البته آن مبانی كه عقل و آزمایش به درستی آن اطمینان یافته باشد) تا علاوه بر آن كه بیشتر مورد بهره برداری شود مدركی نیز به دست بهانه جویان نداده باشد.

این كتاب (رساله ذهبیه یا مذهبه) به اسناد مختلفی در كتابهای روایات و اخبار نقل شده از جمله موسی بن علی بن جابر سلامی گوید كه استاد بزرگوار ما سدید الدین یحتیی بن محمد بن علیان خازن می فرمود ابومحمد حسن بن جمهور برای من نقل كرد كه پدرم از ملا زمان خاص حضرت علی بن موسی الرضا و اكثرا در خدمت او و از احوالش با خبر بود از جمله در سفر از مدینه به خراسان ملازم خدمت بود تا وقتی كه حضرت در طوس شهید شد می گفت وقتی مأمون به نیشابور مجلسی ترتیب داد و از حضرت رضا علیه السلام و جماعتی از اطباء و فلاسفه دعوت كرد از جمله یوحناء بن ماسویه و جبرئیل بن بختیشوع و صالح بن سلهمه هندی حضور یافتند، سخن از هر جانب به میان آمد تا برشته ی طب و معالجات بدن كشید.

مأمون و دانشمندان گرم سخن شدند سر و صداها بلند شد، در كیفیت تركیب بدن از عناصر و اضداد و ضرر و نفع غذاها و علل و اسباب مرضها بحث می كردند.

در میان همه سر و صداها امام علیه السلام ساكت بود مأمون پرسید شما در این مورد چه می گوئید در سخنان ما و علمی كه هر كس ناچار است كما بیش از آن بداند یا اشخاصی معین كاملا و یا به قدر ضرورت از آن اطلاع داشته باشند.



[ صفحه 14]



امكام علیه السلام فرمود نزد من نیز تجربیات و اطلاعاتی هست كه بر اثر مرور زمان و آزمایشهای گوناگون به صحت و درستی آنها یقین كرده ام به اضافه آنچه از گذشتگان بر آن توفیق یافته ام از چیزهائی كه انسان نمی تواند آنها را ندیده بگیرد و متروك بگذارد، ولی آنها را به صورت یك كتاب جمع آوری خواهم كرد.

مأمون برای كاری كه در آن شتاب داشت به بلخ مسافرت كرد و حضرت رضا علیه السلام در نیشابور بماند.

مأمون از بلخ نامه ئی نوشت و تقاضا كرد فصلی از آنچه مورد نیاز است و از زیر تجربه و آزمایش نیكو بر آمده است بنویسد.

امام علیه السلام تقاضای او را قبول كرد و نامه ی ذیل را مرقوم فرمود.

چون این كتاب بسیار جلب توجه مأمون و دانشمندان عصر نمود مأمون دستور داد آن را با آب طلا بنویسند و به همین مناسب به رساله ذهبیه یا مذهبه شناخته شد.

ولی باید توجه داشت موجودات از نظر ساختمان وجودی با هم اختلاف دارند به طوری كه دو موجود را در همه عوالم هستی و این جهان بزرگ نمی توانیم پیدا كنیم كه از همه جهت با هم مشابه باشند.

عرضه های طبیعت نیز به آنها مختلف است یعنی موادی كه دائما به موجودات عرضه می شود و بدل ما یتحلل آنها قرار می گیرد، كمبود و كسرهای آنها را جبران می كند و نمی تواند از یك نوع و از یك رقم و دارای یك نحوه اثر و خاصیت باشد.

بنابراین خوراك هر كس، پوشاك هر كس، مسكن و شغل و كار



[ صفحه 15]



هر كس باید به مقتضای خلقت و ساختمان وجودی او باشد.

اهل هر بلادی را به مقتضای آب و هوای همان شهر باید پرورش داد و به هر مریضی باید به تناسب محل اقامت و پرورش او پیشنهاد غذا و دوا كرد.

بیشتر از دستورات امام (ع) در این رساله به مقتضای حال شخص مأمون و برخی به تناسب احوال مردم آن عصر و مكان می باشد، قسمت دیگر از تجویزات امام علیه السلام چنان كه خود آن حضرت در مقدمه ی كتاب یادآوری كردند نقل عقاید و تجربیات اطباء و حكما است و شاید این اقتباس به منظور و یا تصویب و یا ملاحظات دیگر بوده است.

با توجه به مطالب فوق بهره ای كه از این كتاب می بریم علمی و نظری است اما از حیث عمل نمی توانیم از تمام دستورات آن مو به مو به نفع خویش استفاده كنیم. اینك به اصل ترجمه و بعد به شرح پاره ای از مطالب آن خواهیم پرداخت.



[ صفحه 18]